حکایت اندرز

ساخت وبلاگ

حکایت

اندرز

نوع نثر : مسجع

برگرفته از : گلستان سعدی

واژه نامه

ایام : روزها

طفولیت : کودکی ٬ خردسالی

متعبد : شکرگزار ٬ عبادت کننده

شب خیز : آن که در شب برای عبادت ٬ بیدار می شود.

رحمة الله علیه : خداوند او را رحمت کند.

دیده : چشم

مصحف : کتاب ٬ کتاب آسمانی ٬ قرآن کریم

طایفه : گروه ٬ عده

دوگانه : نماز صبح

بگزارد : به جا آورد ٬ ادا کند.

گویی : انگار

به : بهتر

در پوستین خلق افتادن : کنایه از غیبت کردن

 

معنی نثر های دشوار

یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد و شب خیز بودم . شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه ٬ نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته و طایفه ای گرد ما خفته .

معنی : به یاد دارم که در دوران کودکی خدا را عبادت می کردم و به هنگام شب مشغول راز و نیاز با خدا می شدم . یک شب در حضور پدر - خداوند او را رحمت کند - تمام شب را بیدار بودم و قرآن کریم را در آغوش گرفته بودم و گروهی هم در اطراف ما خوابیده بودند .

نکته آرایه ای : متعبد ٬ شب خیز و مصحف : مراعات نظیر

پدر را گفتم : « از اینان یکی سر بر نمی دارد تا دوگانه ای بگزارد . چنان خواب غفلت برده اند که گویی نخفته ان که مرده اند.» گفت : « جان پدر ! تو نیز اگر بخفتی به از آن که در پوستین خلق افتی .»

معنی : به پدر گفتم : « از این افراد حتی یک نفر هم بیدار نمی شود که نماز صبح بخواند . آن چنان در خواب بی خبری و غفلت فرو رفته اند که انگار نخوابیده اند ٬ بلکه مرده اند .» گفت : « ای فرزند عزیز ! تو هم اگر بخوابی بهتر است از این که درباره ی مردم غیبت کنی .»

نکته آرایه ای : سربرنمی دارد : کنایه از بیدار نمی شود. / در پوستین خلق افتادن : کنایه از غیبت کردن

 

رنگین کمان ادب هفتم/ فرزانگان بندر...
ما را در سایت رنگین کمان ادب هفتم/ فرزانگان بندر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : دنیا قانقرمه 3244 بازدید : 15548 تاريخ : دوشنبه 28 بهمن 1392 ساعت: 16:37